یادی از حواریون حضرت روحالله
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۶۷۸۴۲
در واپسین روزهای سال ۲۰۲۳ میلادی و ایام ولادت حضرت عیسی مسیح (ع) از شهدایی یاد میکنیم که فارغ از دین و مذهب و شانه به شانه برادران مسلمان خود در خطوط مقدم جبهههای نبرد جنگیدند و حواریون حضرت روحالله در کربلای ایران نام گرفتند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، «مثل تمام دیدارها، حضرت آقا، قبل از هر چیز عکس شهید را میطلبند و چند دقیقه ابتدایی صحبت را از شهید و محل و نحوه شهادتش میپرسند، پدر شهید توضیح میدهد که پسرش، آلبرت، در جبهه تکاور بوده و در منطقه سومار بر اثر ترکش گلوله توپ به شهادت رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از توضیحات پدر شهید، دقایقی از جلسه، به خوشوبش حضرت آقا با اعضای خانواده میگذرد، ایشان حتی با پسرک نوجوان هم احوالپرسی میکنند و مقطع تحصیلیاش را میپرسند و برایش آرزوی موفقیت در درس خواندن میکنند، در این سوال و جوابها مکشوف میشود که آن آقای ۴۰ ساله، داماد خانواده است.
- زمان شهادت، شما داماد خانواده بودید؟
- آن وقتها تازه آشنا شده بودیم!
- خانمتان کجاست؟
- خانمم رفته بیرون برای خرید، نمیدانست شما تشریف میآورید حاجآقا.
- این آقازاده هم پسر شماست؟
- بله حاجآقا
اکثر ارامنه آقای خامنهای را حاجآقا صدا میزنند، هم پدر و مادر و هم خواهران و برادران شهدا، حاجآقا را لفظی احترامآمیز میدانند که درباره هر کسی استفاده نمیکنند، بر عکس ما که حاجآقا ورد زبانمان است، من حتی پدر شهید این خانواده را با اینکه ارمنی است، برحسب عادت حاجآقا صدا زدم!»
این جملات، بریدهای از کتاب «مسیح در شب قدر» است که به روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای ارمنی و آشوری از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۸۹ میپردازد.
جوانان ارامنه دوشادوش برادران مسلمان در خط مقدمصدام که هوس کشورگشایی و فتح راحت شهرهای ایران چشمانش را کور کرده بود، هیچگاه تصور نمیکرد که جوانان ایرانی از هر دین و آئینی که باشند مقابل این تجاوز میایستند و به او اجازه دست درازی به خاک میهنشان را نخواهند داد.
در آن دوران جوانان ارمنی دوشادوش برادران مسلمانشان پای به جبهههای حق علیه باطل گذاشتند و صحنههای زیبایی از عشق به میهن را آفریدند، صحنههایی از حماسه آفرینی در راه دفاع از وطن که شاید در کمتر نقطهای از این کره خاکی نظیرش دیده شده باشد.
جامعه ارامنه کشور در هشت سال دفاع مقدس ۹۴ شهید نظامی و غیر نظامی که پیکر ۴ تن از آنها هنوز مفقود است و۳۵۳ جانباز و آزاده تقدیم میهن و انقلاب اسلامی کردند.
نخستین شهید ارمنی دفاع مقدسشهید «زوریک مرادیان»، نخستین شهید جامعه ارامنه در جنگ تحمیلی است، او هفتم تیر ۱۳۳۹ در محله حشمتیه تهران در خانوادهای نسبتاً پرجمعیت چشم به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در مدرسه ساهاکیان گذراند و دوره متوسطه را در دبیرستان کوشش مریم طی کرد. پدرش راننده کامیون و مادرش نیز خانهدار بود.
زوریک پس از قبول نشدن در کنکور دانشگاه جهت انجام وظیفه نسبت به میهنش به خدمت سربازی رفت تا از کشورش که در مقابل هجوم رژیم بعث عراق قرارگرفته بود، دفاع کند و پس از گذراندن سه ماه دوره آموزش نظامی در شاهرود به منطقه جنگی پیرانشهر اعزام شد و به خاطر شجاعتش به عنوان یک رزمنده مسیحی در میان همرزمانش به محبوبیت بسیاری رسید.
بیستودوم مهر ۱۳۵۹ جنگندههای میگ و میراژ بعثی با وحشیگری کامل محل استقرار زوریک و همرزمانش را بمباران کردند و او که در سنگرش مشغول آمادهسازی خمپاره جهت شلیک به بعثیها بود به ناگاه در اثر انفجار یکی از این بمبها به شهادت رسید و پیکر پاکش با حضور مردم در جایگاه ویژه شهیدان آرامگاه ارامنه تهران به خاک سپرده شد.
نقش فعال جامعه ارامنه در ستاد پشتیبانی از جنگنقش جامعه ارامنه در دوران دفاع مقدس تنها محدود به حضور جوانانش در خط مقدم جبههها نشد، آنها در عرصه پشتیبانی از جنگ نیز به طور گسترده وارد شدند، در همان ماههای ابتدایی تجاوز بعثیها به خاک کشور، ستاد کمکرسانی به جبههها در شورای خلیفهگری ارامنه تشکیل شد.
در بیانیهای که روزهای اول جنگ توسط ارامنه صادر شد، آمده است: «همکیشان عزیز؛ چنان که میدانید، ایران عزیز ما در حال جنگ است؛ جنگی که به کشور تحمیل شده است و در این روزهای بسیار حساس، همه ایرانیان با از خودگذشتگی کامل، به امر مقدس دفاع از از وطن پرداختهاند، ما مانند هر ایرانی، وظایفی داریم و باید در امر مقدس حفظ تمامیت ارضی ایران، فعالانه شرکت کنیم. از این رو با درک این وظیفه، تصمیم گرفته شده است که ما نیز از طریق انجام کمکهای مالی، وظیفه و سهم خود را در انجام این امر مقدس ادا کنیم.»
کمکهای نقدی و کاروانهای کمکهای غیرنقدی، مرتب از طرف این ستاد به جبهه فرستاده میشد. تخصص و مهارت ارامنه ایران، همیشه در کارهای فنی و به خصوص امور مربوط به خودروها زبانزد بوده، همین تخصص باعث شد تا چندین گروه از افراد ماهر فنی ارمنی، برای خدمترسانی، راهی جبههها شوند و ماهها و سالها بمانند و با تخصص و مهارت خود نقش ارزندهای را در پشتیبانی از رزمندگان ایفا کنند.
حضور صدها صنعتگر مسیحی در جبهه برای تعمیر و راهاندازی خودروها و ادوات نظامی، تشکیل دهها کاروان هدایای هموطنان مسیحی، زرتشتی و کلیمی، ارسال دهها دستگاه بلدوزر، لودر، آمبولانس، موتورسیکلت و دیگر وسایل مورد نیاز جبهه، از فعالیتهای جامعه ارامنه در آن دوران است.
این قصه، قصه همه ماستتاکنون درباره نقش ادیان توحیدی ایرانی و به ویژه مسیحیان در دفاع مقدس و شهدای آنها، کتابهای متعددی منتشر شده است، کتاب «شهدای اقلیت دینی» از جمله این کتابهاست که به قلم امیر قاسمی فاخر تألیف شده است.
در بخشی از این کتاب درباره شهید «هنریک یوسفی» میخوانیم: «فرزند چهارم خانواده زحمتکش کارگری آرمِناک و مارگاریت در اردیبهشت ماه ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. دوران ابتدایی و راهنمایی تحصیلی هنریک با موفقیت در مدارس ارامنه نائیری و تونیان سپری شد. پس از آن برای کار و کمک به خانواده، وی مجبور به ترک تحصیل شده و به کار لنتکوبی پرداخت.
هجده ساله بود که خود را به سازمان نظام وظیفه معرفی نمود. پس از طی دوره آموزشی، به عنوان سرباز پیاده لشکر ۷۷ خراسان، در خطوط مقدم جبهههای جنگ تحمیلی حضور یافته و بعد از ۱۳ ماه خدمت، در دوم بهمن ماه ۱۳۶۴ در هویزه به شهادت رسید، پیکر مطهر شهید هنریک یوسفی پس از انتقال به تهران و انجام تشریفات خاص مذهبی در میان حزن و اندوه انبوهی از مردم در قطعه شهدای ارمنی جنگ تحمیلی در تهران به خاک سپرده شد، سِرژیک و ژُرژیک، دو برادر دیگر شهید والامقام نیز در جبهههای دوران دفاع مقدس حضور داشتهاند.»
«تاکتیک» کتاب دیگری در این زمینه است که با جملاتی از انجیل از نامه اول پولس به قرنتیان شروع میشود: «آنچه را هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده، و هیچ اندیشهای نرسیده، خداوند برای دوستان خود مهیا کرده است.»
حسن شیردل در این کتاب از دلایل حضور جوانان ارامنه در جنگ تحمیلی گفته است؛ وظیفه دفاع از کشور، مسلمان و کلیمی و مسیحی و زرتشتی نمیشناخت و همه به میدان آمدند، پیر، جوان، زن و مرد تا صدام و یاران غربی وی نتوانند یک هفتهای به تهران برسند و این یک هفته هشت سال طول بکشد و سرانجام نیز شکستی مفتضحانه را قبول کند. ایرانی بارها نشان داده که بیعتش ایمانی است و تا پای جان پای قول و قرار خود میایستد.
این ایرانی اگر مسلمان باشد که الگوها و اسوههایش معلوم است، اما درباره مسیحیان نیز آموزههای حضرت عیسی (ع) در این زمینه تفاوت چندانی با دینهای دیگر توحیدی ندارد، در این دین نیز همچون سایر ادیان الهی مقام والایی برای کسانی که در راه دفاع از آرمانهای الهی جان خود را فدا میکنند ذکر شده و به شهادت در راه دین و ایمان بسیار تاکید شده است؛ ماریتر (ماتیروس) یا ناهاتاک را میتوان معادل واژه شهادت در زبان ارمنی دانست که به معنای سرباز خطمقدم، قهرمان، دلیر و بیباک است. بدون شک در کنار غیرت مسیحیان ایرانی برای دفاع از خاکشان، این تعالیم نیز در حضور فعال آنان در جبهههای نبرد حق علیه باطل اثر بسزایی داشته است، تا جایی که پس از فراخوان شورای خلیفهگری ارامنه ایران در مراکزی چون تهران و تبریز و اصفهان خیل عظیمی از جوانان و اقشار مختلف مسیحی برای این وظیفه ملی اعلام آمادگی کردند.
کد خبر 714528منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهدای ارامنه شهداي ارامنه دفاع مقدس تولد حضرت مسيح ع کتاب مسيح در شب قدر شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق جامعه ارامنه جنگ تحمیلی دفاع مقدس جبهه ها حاج آقا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۶۷۸۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ آیتالله فیاضی به سؤالی پیرامون رفع اضطراب
آیت الله غلامرضا فیاضی در درس اخلاق دفتر مقام معظم رهبری در قم به بیان راهکارهایی برای برخورد مناسب «برای رفع اضطراب و پریشانی» پرداخت که تقدیم شما خواهد شد:
سؤال پرسیدند که برای رفع اضطراب و استرس هایی که بدون منشأ خاصی به انسان وارد میشود و از طریق پزشکی هم حل نشده چه کار باید کرد؟
قرآن می فرماید: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، همین.
آدم اهل فکر باشد، اهل تامل باشد، توجه کند که به این دنیا نیامده که برای اینکه مثل حیوان زندگی کند، بلکه در این دنیا به دید اینکه به قول حضرت امیرالمومنین علیه السلام، دنیا تجارت خانهای بیش نیست، آمده است.
تمام سعی او این باشد هر چه که عقل و شرع برای او تعیین کردهاند، جدی بگیرد و در این صورت ، مواردی که برای او مایه اضطراب و همّوغم ّ آینده باشد، از این موارد خیالش آسوده است.
برای اینکه می داند که خدا از خودش به او مهربان تر است، مگر یکی از اسامی خدا، ارحم الراحمین نیست؟ یعنی هر چقدر والدین شما، بهترین دوست و دلسوز شما باشد، یک میلیاردم آن رحمت و لطف خدا نمیشود. چون رحمت و لطف خدا بی پایان است. رحمت دیگران اگه واقعیت داشته باشد محدود است و محدود نسبت به نامحدود هیچ است. این امر را باید توجه داشته و سعی کنیم خدا را فراموش نکنیم.
همه عواملی که باعث اضطراب میشوند، چیز محدودی هستند، چون خدا ولی انسان است و خدا این طور است که «أ لیس بکاف عبده».
خداوند متعال فرموده: بشر شعورت کجا رفته است؟ عقلت کجا رفته؟ مگر میشود خدا کفایت کار بنده خودش را به عهده نگیرد.
امام در هواپیمای فرانسوی نشسته و بختیار نخست وزیر شاه هم در ایران دستور داده چهار بمب افکن بلند شده و وقتی که امام مینشیند، هواپیمای امام را بمباران کنند. خیلی ها فکر می کنند که امام دچار اضطراب است، در صورتی که خیلی هم از من و شما حالشان عادی تر است، چرا؟ چون متوجه است که خدا عالم را اداره میکند. حالا بختیار در این امر در مقابل قدرت الهی کسی نیست.
«إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُم فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ».
خیال و اضطراب به این خاطر است که انسان غفلت می کند و دچار وسوسه شیطان می شود.
ما اگر بخواهیم، باید استغفار در سحر را جزو برنامه زندگی خود قرار دهیم که این قلب باید موانعش رفع شود.
امام در همین فرمایشات و در برخی کتابهای دیگر مباحثی دارد که قلب را خدا ساخته برای اینکه خودش در آنجا استقرار پیدا کند.
«اَلْقَلْبُ حَرَمُ اَللَّهِ فَلاَ تُسْکِنْ حَرَمَ اَللَّهِ غَیْرَ اَللَّهِ» .
زنگارهای حاصل از غفلت های گذشته، جز با استغفار و صلوات بر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم پاک نمیشوند.
اگر پاک کنیم، خداوند متعال ساکن و مستقر میشود.
بله برای اینکه مشکلمان حل شود، باید اول نگاه کنیم که خودمان در ارتباط با خدا چه گیر کاری داریم؟
بهترین راه این است که وقتی به حرم میرویم، بعد از زیارت دو رکعت نماز بخوانیم و به حضرت معصومه سلام الله علیها هدیه کنیم؛ سپس سر به سجده گذاشته و صد بار بگوییم «اللهم العن هارون و مامون»، بعد به بی بی عرض کنیم که آمدهایم محضر شما برای اینکه بفهمیم کجای کار ما عیب دارد.
آن وقت یک قلم و کاغذی دست گرفته و عیب های خود را یادداشت می کنیم.
اگر به نمازمان اهمیت نمیدهیم، می نویسیم بی اعتنایی به نماز؛ اگر به پدر و مادرمان اهمیت نمیدهیم باید بنویسیم بی اعتنایی به پدر و مادر؛ اگر به همسرمان آن طوری که باید برخورد خوب داشته باشیم، می نویسیم و بالاخره همه این ها را را یکی یکی مینویسیم، بعد که تمام شد اگه چیزی به نظرمان نیامد، هفت صلوات میفرستیم که بلکه اگر چیز دیگری هم هست یادمان بیاید و اگر به یادمان آمد باز می نویسیم، بعد زیر نوشته های خود می نویسیم: خدایا من در محضر این بی بی تعهد می کنم که دیگر این غفلتها را نداشته باشم، خودت هم کمکم کن .
از حضرت معصومه سلام الله علیها بخواهید که عنایت کند تا بتوانید غفلتهای گذشته را به صورت جدی ترک کنید و استغفار در سحر هم به دنبال اینکه بهترین اعمال است داشته باشید.
اگر تصمیم بگیرید که یک سال کامل در سحرها صد بار استغفار کنید، دیگر دلهره و اضطراب نخواهید داشت. لفظ نجس خارجی را هم ننویسید، چون ما باید فرهنگ نجس آنها را مثل خودشان نجس بدانیم و نوکر بی مواجب آنها نباشیم، برای اینکه یکی از فرهنگ آن ها زبانشان است که ما نباید ترویج کنیم.